گذشتهی ساده:
subvertedشکل سوم:
subvertedسومشخص مفرد:
subvertsوجه وصفی حال:
subvertingواژگون ساختن، برانداختن، موقوف کردن، خرابکاری کردن، سرنگون کردن
Their agents are trying to subvert our regime.
عوامل آنها میکوشند که حکومت ما را سرنگون کنند.
The activists aimed to subvert the oppressive regime from within.
هدف فعالان مدنی براندازی رژیم ستمشاهی از درون بود.
سست کردن، متزلزل کردن، تضعیف کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her speech was meant to subvert the public's trust in the government.
سخنان او بهمنظور تضعیف کردن اعتماد عمومی به دولت بود.
They tried to subvert the school's rules by organizing secret meetings.
آنها سعی کردند با تشکیل جلسات مخفی، قوانین مدرسه را متزلزل کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «subvert» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subvert