گذشتهی ساده:
demolishedشکل سوم:
demolishedسومشخص مفرد:
demolishesوجه وصفی حال:
demolishing(ساختمان و غیره) ویران کردن، خراب کردن، منهدم کردن، درهم کوبیدن، (مجازی) نابود کردن، نقش بر آب کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The flood demolished the bridge.
سیل پل را ویران کرد.
To build this road they had to demolish five houses.
برای ساختن این راه لازم بود که پنج خانه را خراب کنند.
The storm demolished my hopes.
توفان امیدهای مرا نقش بر آب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «demolish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/demolish