گذشتهی ساده:
consumedشکل سوم:
consumedسومشخص مفرد:
consumesوجه وصفی حال:
consumingمصرف کردن، تحلیل رفتن، از پا درآمدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
مصرف کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The building was completely consumed by fire.
ساختمان در اثر آتش (سوزی) کامل از بین رفت.
He soon consumed his father's inheritance.
به زودی ارث پدرش را به باد داد.
This car consumes too much gasoline.
این ماشین خیلی بنزین مصرف میکند.
The guest consumed all of the food.
مهمان همهی خوراکها را خورد.
consumed with envy
کاملاً دستخوش حسادت
a consuming interest in (postal) stamps
علاقهی وسواسگونهای به تمبر (پست)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consume» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consume