گذشتهی ساده:
exhaustedشکل سوم:
exhaustedسومشخص مفرد:
exhaustsوجه وصفی حال:
exhaustingخسته کردن، از پا درآوردن، کوفته کردن، ناتوان کردن، بیرمق کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
The endless meetings exhausted the employees.
جلسات بیپایان، کارمندان را خسته کرد.
The hot weather exhausted everyone at the construction site.
هوای گرم همه را در محل ساختوساز بیرمق کرد.
Writing this dictionary exhausts me.
نگارش این فرهنگ مرا فرسوده میکند.
War exhausts nations.
جنگ ملتها را فرسوده میکند.
You look exhausted!
تو کاملاً خسته به نظر میرسی!
exhausted soil
خاک فرسوده (بیقوت)
تمام کردن، مصرف کردن، به پایان رساندن، به اتمام رساندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The world's oil reserves will be exhausted in a few decades.
ذخایر نفتی جهان تا چند دههی دیگر تمام خواهد شد.
My patience was being exhausted.
صبرم داشت تمام میشد.
to exhaust the air from a container
هوای محفظهای را بیرون کشیدن
to exhaust a wine cask
بشکهی شراب را خالی کردن
The engine exhausts through a long pipe.
دود موتور از لولهی بلندی خارج میشود.
to exhaust one's resources
منابع خود را تا آخر مصرف کردن
to exhaust an oil well
چاه نفت را خالی کردن
to exhaust a bank account
حساب بانکی را خالی کردن
He exhausted the subject of Kennedy's assassination.
او موضوع قتل کندی را به طور کامل بررسی کرد.
اگزوز، دود اگزوز
The exhaust pipe of the old car was rusty and needed replacement.
اگزوز ماشین قدیمی زنگ زده بود و نیاز به تعویض داشت.
I could smell the exhaust from the bus while standing at the station.
وقتی در ایستگاه ایستاده بودم، بوی دود اگزوز اتوبوس را احساس کردم.
exhaust muffler
صداگیر اگزوز، صداخفه کن اگزوز
exhaust pipe
لولهی اگزوز
exhaust fan
پنکه هواکش
Engine exhaust asphyxiated him.
بروندمهی موتور (گاز موتور) او را خفه کرد.
دود اگزوز
گذشتهی ساده exhaust در زبان انگلیسی exhausted است.
شکل سوم exhaust در زبان انگلیسی exhausted است.
شکل جمع exhaust در زبان انگلیسی exhausts است.
وجه وصفی حال exhaust در زبان انگلیسی exhausting است.
سومشخص مفرد exhaust در زبان انگلیسی exhausts است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exhaust» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exhaust