آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Eat Up

معنی eat up | جمله با eat up

phrasal verb

تا انتها خوردن

He ate up his plate and asked for more.

او غذایش را تا ته خورد و باز هم خواست.

phrasal verb

مصرف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

This car eats up too much gas.

این اتومبیل خیلی بنزین مصرف می‌کند.

Taxes eat up most of my income.

قسمت اعظمی از درآمد من صرف مالیات می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد eat up

  1. phrasal verb to accept
    Synonyms:
    accept buy swallow stand still for

ارجاع به لغت eat up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eat up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eat-up

لغات نزدیک eat up

پیشنهاد بهبود معانی