کلمهی «eatable» در زبان فارسی به «قابل خوردن» یا «خوردنی» ترجمه میشود.
این واژه برای توصیف چیزی بهکار میرود که مصرف آن برای انسان بیخطر و مناسب است و میتواند خورده شود. «Eatable» اغلب در زمینهی غذا و خوراکی بهکار میرود و نشان میدهد که یک ماده یا خوراکی به لحاظ ایمنی و کیفیت قابل مصرف است، هرچند ممکن است کیفیت طعم یا جذابیت آن متوسط باشد.
در زندگی روزمره، «eatable» برای توصیف غذاهایی استفاده میشود که قابل خوردن هستند اما لزوماً خوشمزه یا جذاب نیستند. برای مثال، وقتی غذایی خیلی تازه یا با طعم معمولی سرو میشود، میتوان گفت «The soup is eatable» یعنی سوپ خوردنی است اما احتمالاً ویژگی خاصی ندارد. این کاربرد نشان میدهد که واژه بیشتر بر قابلیت مصرف و ایمنی تأکید دارد تا لذت یا کیفیت بالا.
در زمینههای فنی و صنعتی، «eatable» ممکن است در توضیح مواد غذایی و بستهبندیها بهکار رود تا مشخص شود که محصول برای مصرف انسانی مناسب است. برای مثال، تولیدکنندگان ممکن است بر روی بستهبندی محصولات ذکر کنند که «eatable» است، به این معنا که مادهی مورد نظر مطابق استانداردهای بهداشتی و ایمنی تهیه شده و برای مصرف سالم انسان بیخطر است.
از دیدگاه زبانشناختی، «eatable» یک صفت ساده و شفاف است که با افزودن پسوند «-able» به فعل «eat» ساخته شده است. این پسوند مفهوم قابلیت انجام شدن را منتقل میکند، بنابراین «eatable» به معنای «چیزی که میتوان آن را خورد» است. این ساختار انعطافپذیری واژه را افزایش میدهد و آن را در مکالمات روزمره و نوشتار ساده کاربردی میکند.
از منظر فرهنگی و اجتماعی، «eatable» اغلب در مقایسه با واژههای دیگر مانند «delicious» یا «tasty» کمتر بار تحسینآمیز دارد و بیشتر به جنبهی عملی و منطقی مصرف غذا اشاره میکند. به کارگیری این واژه نشان میدهد که هدف اصلی بیان قابلیت مصرف است و نه لزوماً کیفیت حسی یا تجربهی لذتبخش غذا. به همین دلیل، «eatable» در مکالمات غیررسمی و توضیح مواد غذایی بسیار رایج است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eatable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eatable