فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nutritious

nuːˈtrɪʃəs njuːˈtrɪʃəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

مغذی، مقوی، دارای ارزش غذایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Raw spinach is very nutritious.

اسفناج خام بسیار مغذی است.

a nutritious diet.

رژیم غذایی مغذی.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

milk is nutritious.

شیر مقوی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nutritious

  1. adjective healthy
    Synonyms:
    good healthful wholesome beneficial strengthening salutary invigorating nourishing alimentative health-giving salubrious balanced nutrimental alimental
    Antonyms:
    unhealthy bad unwholesome unhealthful insubstantial

ارجاع به لغت nutritious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nutritious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nutritious

لغات نزدیک nutritious

پیشنهاد بهبود معانی