امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Salubrious

səˈluːbriəs səˈluːbriəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more salubrious
  • صفت عالی:

    most salubrious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
حیات‌بخش، سالم، صحت‌بخش (جا و آب‌وهوا و منطقه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- We chose the salad option for its fresh and salubrious ingredients.
- گزینه‌ی سالاد را به دلیل مواد تازه و سالم آن انتخاب کردیم.
- The mountain air provided a salubrious environment.
- هوای کوهستان محیطی حیات‌بخش را فراهم می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salubrious

  1. adjective health-giving
    Synonyms:
    beneficial good healthful healthy hygienic invigorating salutary sanitary wholesome
    Antonyms:
    insalubrious unhealthy unwholesome

ارجاع به لغت salubrious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salubrious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salubrious

لغات نزدیک salubrious

پیشنهاد بهبود معانی