فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Salubrious

səˈluːbriəs səˈluːbriəs

صفت تفضیلی:

more salubrious

صفت عالی:

most salubrious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal

حیات‌بخش، سالم، صحت‌بخش (جا و آب‌وهوا و منطقه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We chose the salad option for its fresh and salubrious ingredients.

گزینه‌ی سالاد را به دلیل مواد تازه و سالم آن انتخاب کردیم.

The mountain air provided a salubrious environment.

هوای کوهستان محیطی حیات‌بخش را فراهم می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salubrious

  1. adjective health-giving
    Synonyms:
    good healthy healthful wholesome beneficial salutary invigorating hygienic sanitary
    Antonyms:
    unhealthy unwholesome insalubrious

ارجاع به لغت salubrious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salubrious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salubrious

لغات نزدیک salubrious

پیشنهاد بهبود معانی