آیکن بنر

باران و لیست کامل تمام لغات آب‌وهوا به انگلیسی

باران و لیست کامل لغات آب‌وهوا به انگلیسی

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Healthy

ˈhelθi ˈhelθi

صفت تفضیلی:

healthier

صفت عالی:

healthiest

معنی healthy | جمله با healthy

adjective A2

سالم، تندرست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a sound mind in a healthy body

عقل سالم در بدن سالم

Healthy trees yield healthy fruit.

درخت سالم میوه‌ی سالم می‌دهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a healthy man

مرد تندرست

to become healthy

تندرست شدن

healthy competition in a free economy

(مجازی) رقابت سالم در یک اقتصاد آزاد

Walking ten kilometers is tiring, but it is also healthy.

ده کیلومتر پیاده‌روی خسته‌کننده؛ اما سلامت‌بخش است.

He says swimming is the healthiest exercise there is.

او می‌گوید شنا بهترین ورزش دنیا است.

the healthy color in his cheeks

رنگ حاکی از سلامتی گونه‌های او

healthy entertainments for children

تفریحات سالم برای کودکان

the country's healthy economy

اقتصاد شکوفای کشور

a healthy book publishing business

مؤسسه‌ی انتشاراتی پررونق

a healthy appetite

اشتهای سالم

a healthy push

فشار زورمندانه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد healthy

  1. adjective good for one’s wellness

لغات هم‌خانواده healthy

  • adjective
    healthy

سوال‌های رایج healthy

صفت تفضیلی healthy چی میشه؟

صفت تفضیلی healthy در زبان انگلیسی healthier است.

صفت عالی healthy چی میشه؟

صفت عالی healthy در زبان انگلیسی healthiest است.

معنی healthy به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «healthy» در زبان فارسی به «سالم» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «سالم» در گستره‌ای وسیع از معانی به کار می‌رود و می‌تواند هم به وضعیت جسمانی انسان اشاره داشته باشد و هم به جنبه‌های روانی و اجتماعی او. وقتی کسی را «healthy» توصیف می‌کنیم، به این معناست که بدن او در شرایط مطلوبی قرار دارد، اندام‌ها به درستی کار می‌کنند و فرد توانایی انجام فعالیت‌های روزمره را بدون مشکل دارد. اما این واژه صرفاً به نبود بیماری اشاره نمی‌کند، بلکه نشان‌دهنده‌ی یک وضعیت کلی رفاه و تعادل است.

از دیدگاه جسمی، «healthy» بودن یعنی داشتن بدنی مقاوم، انرژی کافی و توانایی مقابله با بیماری‌ها. تغذیه‌ی مناسب، ورزش منظم، خواب کافی و رعایت بهداشت فردی از عوامل مهمی هستند که در دستیابی به سلامت نقش دارند. فردی که بدن سالمی دارد، کمتر دچار خستگی یا بیماری‌های شایع می‌شود و عملکرد روزانه‌ی او به مراتب بهتر از فردی است که از سبک زندگی ناسالم پیروی می‌کند.

از جنبه‌ی روانی، «healthy» بودن به معنای داشتن ذهنی آرام، متعادل و مقاوم در برابر فشارهای زندگی است. سلامت روان همان‌قدر مهم است که سلامت جسمی، زیرا ذهنی آشفته یا استرس‌زده می‌تواند به طور مستقیم بر وضعیت جسمی تأثیر بگذارد. فردی با ذهن سالم توانایی مدیریت احساسات، برقراری روابط مؤثر و حفظ امید و انگیزه در زندگی را دارد. این بعد از سلامت اغلب در سبک زندگی مدرن اهمیت بیشتری یافته است، چرا که بسیاری از بیماری‌های امروزی ریشه در استرس و فشارهای روحی دارند.

در سطح اجتماعی، «healthy» می‌تواند به روابط و محیط پیرامون نیز اطلاق شود. داشتن روابط انسانی سالم، محیط کاری حمایتگر و جامعه‌ای که امکان رشد و رفاه فردی را فراهم کند، بخش مهمی از سلامت کلی انسان است. افراد در محیط‌های اجتماعی سالم احساس امنیت، اعتماد و ارزشمندی بیشتری دارند که این امر به سلامت روان و جسم آن‌ها کمک می‌کند.

در کاربرد روزمره، واژه‌ی «healthy» علاوه بر انسان‌ها، برای توصیف غذاها، سبک زندگی، عادات یا حتی محیط‌ها به کار می‌رود. مثلاً می‌گوییم «غذای سالم» یعنی غذایی که مواد مغذی کافی دارد و برای بدن مفید است. یا وقتی از «healthy lifestyle» سخن می‌گوییم، منظور شیوه‌ای از زندگی است که بر پایه‌ی تعادل، پیشگیری از بیماری‌ها و ارتقای کیفیت زندگی بنا شده است. «healthy» واژه‌ای است که مفهومی جامع از رفاه و تعادل در ابعاد جسمی، ذهنی و اجتماعی را در بر می‌گیرد.

ارجاع به لغت healthy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «healthy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/healthy

لغات نزدیک healthy

پیشنهاد بهبود معانی