Harmless

ˈhɑːrmləs ˈhɑːmləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more harmless
  • صفت عالی:

    most harmless

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
بی‌ضرر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- harmless bacteria
- ترکیزه‌های بی‌زیان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harmless

  1. adjective not injurious or dangerous
    Synonyms: controllable, disarmed, gentle, guiltless, hurtless, innocent, innocuous, innoxious, inoffensive, inoperative, kind, manageable, naive, nonirritating, nontoxic, painless, paper-tiger, powerless, pussycat, reliable, safe, sanitary, simple, soft, softie, sound, sure, trustworthy, unobjectionable, unoffensive
    Antonyms: bad, destructive, evil, harmful, hurtful, injurious, sinful, wicked

ارجاع به لغت harmless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harmless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harmless

لغات نزدیک harmless

پیشنهاد بهبود معانی