شکل جمع:
evilsصفت تفضیلی:
more evilصفت عالی:
most evilبد، زیانآور، مضر، شرورانه، خبیث، شیطانی
an evil reputation
شهرت بد
his evil deeds
کارهای اهریمنی او
Evil companions seduced her.
همنشینان نابهکار او را از راه به در بردند.
the evil effects of alcohol
اثرات زیانبار الکل
an evil smell
بوی متعفن
the evil rumors about his illness
شایعات شوم دربارهی بیماری او
an evil day
روز شوم
an evil omen
شگون بد
the evil consequences of his deed
پیامدهای شوم عمل او
evil-natured
بدنهاد
evil-minded
بداندیش
The school fell upon evil days.
مدرسه به روز بدی افتاد.
زیان، ضرر، شر، شرارت، مصیبت، فلاکت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the evils of smoking
مضرات سیگار کشی
Illiteracy and ignorance are two great evils.
بیسوادی و جهالت دوبلای بزرگ هستند.
بدی
good and evil
خیر و شر
the origin of evil in the world
سرچشمهی بدی در جهان
Return good for evil.
بدی را با خوبی پاسخ بده.
شیطان، اهریمن، ابلیس
خیر و شر، خوب و بد، نیک و بد
بدی سزاوار کسی است که بداندیش است
چشم بد زدن (به)، چشم زدن
اهل ناسزاگویی بودن، بد دهن بودن، فحاش بودن
خیر و شر، خوب و بد، نیک و بد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evil» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evil