فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Criminality

ˌkrɪməˈnæləti ˌkrɪmɪˈnæləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    جنایتکاری
    • - It is said that heroin addiction and criminality go hand in hand.
    • - می‌گویند اعتیاد به هروئین و تبهکاری با هم مرادفند.
    • - Criminality has different degrees.
    • - بزهکاری درجات مختلف دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد criminality

  1. noun Guilt
    Synonyms: culpability, guiltiness, censurability
  2. noun Misbehavior
    Synonyms: corruption, badness, criminalism, depravity, criminalness

ارجاع به لغت criminality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «criminality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/criminality

لغات نزدیک criminality

پیشنهاد بهبود معانی