فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Criminality

ˌkrɪməˈnæləti ˌkrɪmɪˈnæləti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

جنایتکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

It is said that heroin addiction and criminality go hand in hand.

می‌گویند اعتیاد به هروئین و تبهکاری با هم مرادفند.

Criminality has different degrees.

بزهکاری درجات مختلف دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد criminality

  1. noun guilt
    Synonyms:
    guiltiness culpability censurability
  1. noun misbehavior
    Synonyms:
    badness corruption depravity criminalism criminalness

ارجاع به لغت criminality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «criminality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/criminality

لغات نزدیک criminality

پیشنهاد بهبود معانی