امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بیرون کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
to sendout, to dismiss

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
عامیانه chuck, heave-ho, sack
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بیرون کردن

  1. مترادف:
    بیرون‌راندن دفع کردن
  1. مترادف:
    اخراج کردن طرد کردن
  1. مترادف:
    منفصل از خدمت کردن
  1. مترادف:
    مستثنا کردن

ارجاع به لغت بیرون کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیرون کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیرون کردن

لغات نزدیک بیرون کردن

پیشنهاد بهبود معانی