گذشتهی ساده:
criminalizedشکل سوم:
criminalizedسومشخص مفرد:
criminalizesوجه وصفی حال:
criminalizingجرم شناختن، تبدیل به جرم (یا مجرم) کردن، مستوجب کیفر شناختن، کیفری کردن، مثل مجرم رفتار کردن با
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They criminalized the use of marijuana.
آنان مصرف ماریجوانا را غیرقانونی (اعلام) کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «criminalize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/criminalize