آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳

    Outlaw

    ˈaʊtlɑː ˈaʊtlɔː

    گذشته‌ی ساده:

    outlawed

    شکل سوم:

    outlawed

    سوم‌شخص مفرد:

    outlaws

    وجه وصفی حال:

    outlawing

    شکل جمع:

    outlaws

    معنی outlaw | جمله با outlaw

    noun verb - transitive

    یاغی، متمرد، قانون شکن، چموش، یاغی شمردن، غیرقانونی اعلام کردن، ممنوع ساختن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    a band of outlaws that attacked and plundered caravans

    یک دسته یاغی که به کاروان‌ها حمله می‌کردند و آن‌ها را غارت می‌کردند

    We will outlaw the rebels unless they surrender immediately.

    اگر شورشیان فورا تسلیم نشوند آن‌ها را از حمایت قانون و حقوق محروم خواهیم کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Handguns ought to be outlawed.

    اسلحه‌ی کمری باید ممنوع اعلام شود.

    legislations which outlawed dueling

    لوایحی که جنگ تن به تن را غیرقانونی کرد

    The sale of alcoholic beverages has been outlawed.

    فروش نوشابه‌های الکلی غیرقانونی شده است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد outlaw

    1. noun person who is running from the law
      Synonyms:
      criminal fugitive crook robber bandit gangster outcast hoodlum marauder mobster hooligan jailbird desperado hood mug con racketeer brigand ex-con pariah drifter gunslinger wrong number
    1. verb prohibit; make illegal
      Synonyms:
      ban forbid prevent stop disallow inhibit exclude bar banish proscribe interdict enjoin illegalize embargo condemn damn taboo
      Antonyms:
      allow permit legalize

    Collocations

    an outlaw country

    کشوری که قوانین بین‌المللی را زیر پا می گذارد، کشور سرکش

    لغات هم‌خانواده outlaw

    noun
    law, lawyer, outlaw, lawfulness, lawlessness
    adjective
    lawful
    verb - transitive
    outlaw
    adverb
    lawfully

    سوال‌های رایج outlaw

    گذشته‌ی ساده outlaw چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده outlaw در زبان انگلیسی outlawed است.

    شکل سوم outlaw چی میشه؟

    شکل سوم outlaw در زبان انگلیسی outlawed است.

    شکل جمع outlaw چی میشه؟

    شکل جمع outlaw در زبان انگلیسی outlaws است.

    وجه وصفی حال outlaw چی میشه؟

    وجه وصفی حال outlaw در زبان انگلیسی outlawing است.

    سوم‌شخص مفرد outlaw چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد outlaw در زبان انگلیسی outlaws است.

    ارجاع به لغت outlaw

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «outlaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outlaw

    لغات نزدیک outlaw

    • - outlast
    • - outlast one's (or its etc.) usefulness
    • - outlaw
    • - outlawed
    • - outlawry
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.