آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Hood

hʊd hʊd

شکل جمع:

hoods

معنی hood | جمله با hood

noun countable B2

کلاه، سرپوش (لباس)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

He wore a hood to keep warm during the cold winter night.

او برای گرم ماندن در شب سرد زمستان، کلاهی بر سر داشت.

The monk’s hood covered most of his face, giving him a mysterious look.

کلاه راهب بیشتر صورتش را پوشانده بود و به او ظاهری مرموز می‌داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

monk's hood

کلاه راهب

a hooded monk

راهب باشلق به سر

noun countable

کیسه، سرپوش (که برای دیده نشدن، روی صورت کشیده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The soldiers used hoods to prevent the captives from recognizing their location.

سربازان از سرپوش استفاده کردند تا اسیران نتوانند مکانشان را تشخیص دهند.

The robbers wore hoods.

دزدان چهره‌پوش داشتند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

One must hood the young Hawk early in its training.

در اوائل دست‌آموزی جوجه‌بازهای شکاری باید به آن‌ها چشم‌بند زد.

noun countable

پوشش محافظ، کاور

He lifted the hood of the equipment to replace a broken part.

او پوشش دستگاه را بلند کرد تا قطعه‌ی شکسته را تعویض کند.

The laboratory machine has a protective hood to keep users safe.

دستگاه آزمایشگاهی، پوشش محافظی دارد تا کاربران ایمن بمانند.

noun countable

انگلیسی آمریکایی کاپوت

در انگلیسی بریتانیایی از bonnet استفاده می‌شود.

The hood of the car was damaged in the accident.

کاپوت ماشین در تصادف آسیب دید.

The mechanic lifted the hood and began repairing the engine.

مکانیک، کاپوت را بالا زد و شروع به تعمیر موتور کرد.

noun countable

هود آشپزخانه

Make sure to clean the hood filters every month.

مطمئن شو که فیلترهای هود را هر ماه تمیز کنی.

The hood’s extractor fan stopped working, so the whole kitchen smelled of food.

فن مکنده‌ی هود از کار افتاد، بنابراین تمام آشپزخانه بوی غذا گرفته بود.

noun slang countable

انگلیسی آمریکایی محله‌ی فقیرنشین، محله‌ی پایین‌شهر، منطقه‌ی محروم، محله‌ی پایین‌دست

شکل نوشتاری دیگر: hood'

Many famous rappers started their careers in the hood.

بسیاری از رپرهای مشهور، حرفه‌ی خود را از محله‌های پایین‌شهر آغاز کردند.

She returned to the hood to help children get a better education.

او به محله‌ی فقیرنشین برگشت تا به بچه‌ها برای تحصیل بهتر کمک کند.

suffix

(hood-) پسوند دوران یا وضعیت

Manhood is often associated with responsibility and strength.

مردانگی اغلب با مسئولیت‌پذیری و قدرت همراه است.

She fought for the recognition of her nationhood.

او برای به رسمیت شناخته شدن ملت خود مبارزه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hood

  1. noun a covering for vehicles and the like
    Synonyms:
    cover shade canopy awning bonnet auto top carriage top calash

سوال‌های رایج hood

شکل جمع hood چی میشه؟

شکل جمع hood در زبان انگلیسی hoods است.

ارجاع به لغت hood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hood

لغات نزدیک hood

پیشنهاد بهبود معانی