فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shawl

ʃɒːl ʃɔːl

گذشته‌ی ساده:

shawled

شکل سوم:

shawled

سوم‌شخص مفرد:

shawls

وجه وصفی حال:

shawling

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک شال (پارچه‌ای که زنان روی شانه و یا سر خودشان قرار می‌دهند)

I love the patterns and colors of traditional Indian shawls.

عاشق الگوها و رنگ‌های شال‌های سنتی هندی هستم.

I borrowed my grandmother's shawl to wear to the wedding.

شال مادربزرگم را قرض گرفتم تا در عروسی بپوشم.

verb - transitive

با شال پوشاندن، شال بستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The elderly woman shawled her shoulders to shield herself from the sun.

زن سالخورده شانه‌هایش را با شال می‌پوشاند تا از خود در برابر آفتاب محافظت کند.

The dancer shawled her body.

رقصنده به بدنش شال بست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shawl

  1. noun a garment wrapped about a person
    Synonyms:
    wrap cloth cloak scarf cape mantle stole manta pashmina serape fichu tucker maud tallith

ارجاع به لغت shawl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shawl

لغات نزدیک shawl

پیشنهاد بهبود معانی