گذشتهی ساده:
cloakedشکل سوم:
cloakedسومشخص مفرد:
cloaksوجه وصفی حال:
cloakingشکل جمع:
cloaksردا، عبا، جبه، خرقه، پنهان کردن، در لفافه پیچیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Two cloaked dervishes welcomed him.
دو درویش عبا پوش به او خوشامد گفتند.
He stole to his mistress' chamber under the cloak of night.
او در تاریکی شب، دزدانه به اتاق معشوق رفت.
The hill was cloaked by a layer of mist.
لایهای از مه تپه را فرا گرفته بود.
He tried to cloak his real intention.
او کوشید منظور واقعی خود را پنهان بدارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cloak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cloak