آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Disguise

    dɪsˈɡaɪz dɪsˈɡaɪz

    گذشته‌ی ساده:

    disguised

    شکل سوم:

    disguised

    سوم‌شخص مفرد:

    disguises

    وجه وصفی حال:

    disguising

    شکل جمع:

    disguises

    معنی disguise | جمله با disguise

    B2

    تغییر قیافه دادن، جامه مبدل پوشیدن، نهان داشتن، پنهان کردن، لباس مبدل، تغییر قیافه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    to disguise one's voice

    صدای خود را عوض کردن

    Disguised as a woman, Akbar slipped through the border.

    اکبر درحالی که خود را به‌شکل زن درآورده بود، از مرز فرار کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The mother was unhappy about the untimely marriage of her son, but she disguised her feelings.

    مادر از ازدواج بی‌موقع پسرش خرسند نبود؛ ولی احساسات خود را پنهان کرد.

    Everyone thought she was an old woman, but when her disguises were removed, she was found to be a ten-year old girl!

    همه می‌پنداشتند پیرزن است؛ ولی وقتی نقابش را برداشتند، معلوم شد دختر بچه‌ای ده ساله است!

    a king in disguise

    پادشاهی با جامه‌ی مبدل

    He spoke with disguise.

    در لفافه صحبت می‌کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disguise

    1. noun covering, makeup for deception
      Synonyms:
      mask cloak veil cover front guise pretense facade camouflage screen veneer semblance charade illusion blind false front cover-up dissimulation concealment faking trickery masquerade put-on make-believe costume dress coloring color counterfeit pretension pretentiousness pageant fig leaf red herring smoke screen beard get-up pen name pseudonym
    1. verb mask; misrepresent
      Synonyms:
      hide conceal cover fake pretend affect dissemble simulate cloak veil belie falsify camouflage masquerade obscure shroud screen dissimulate counterfeit color alter change assume feign varnish whitewash gloss over garble muffle front make like deceive make up put on an act put on a front put up a front put on a false front age doctor up touch up redo dress up beard wear cheaters antique secrete fudge
      Antonyms:
      reveal expose uncover represent unmask open

    Idioms

    a blessing in disguise

    توفیق اجباری، نعمت در لباس نقمت، به‌ظاهر زحمت اما به‌باطن رحمت، به‌ظاهر ناخوشایند اما در واقع خوشایند

    سوال‌های رایج disguise

    گذشته‌ی ساده disguise چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده disguise در زبان انگلیسی disguised است.

    شکل سوم disguise چی میشه؟

    شکل سوم disguise در زبان انگلیسی disguised است.

    شکل جمع disguise چی میشه؟

    شکل جمع disguise در زبان انگلیسی disguises است.

    وجه وصفی حال disguise چی میشه؟

    وجه وصفی حال disguise در زبان انگلیسی disguising است.

    سوم‌شخص مفرد disguise چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد disguise در زبان انگلیسی disguises است.

    ارجاع به لغت disguise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «disguise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disguise

    لغات نزدیک disguise

    • - disgruntled
    • - disgruntlement
    • - disguise
    • - disguised
    • - disgust
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.