Touch Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
1- (عکس یا نقاشی و غیره) رتوش کردن، دستکاری کردن 2- (با ضربهی سبک و غیره) هوشیار کردن، برانگیختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد touch up

  1. verb fix up; improve
    Synonyms:
    repair amend improve modify fix up renovate remodel enhance polish patch up renew revamp brush up perfect rework do up retouch gloss make improvements give a face-lift finish off put finishing touches on round off tease
    Antonyms:
    damage harm hurt break

ارجاع به لغت touch up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touch up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/touch-up

لغات نزدیک touch up

پیشنهاد بهبود معانی