گذشتهی ساده:
reworkedشکل سوم:
reworkedسومشخص مفرد:
reworksوجه وصفی حال:
reworkingبازنویسی کردن، دوباره روی متن کار کردن، مجدداً آماده کردن
They agreed to rework the proposal for clarity and impact.
آنها موافقت کردند که این پیشنهاد را برای شفافیت و تأثیرگذاری بازنویسی کنند.
He needed to rework his speech to fit the new time constraints.
او نیاز داشت که گفتارش را برای تناسب با محدودیتهای زمانی جدید مجدداً آماده کند.
دوباره انجام دادن، دوباره تنظیم کردن، دوباره روی چیزی کار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They plan to rework the cost analysis to reflect current market trends.
آنها قصد دارند تحلیل هزینه را برای منعکس کردن روندهای فعلی بازار دوباره تنظیم کنند.
He needed to rework his essay to improve clarity and coherence.
او نیاز داشت که مقالهاش را دوباره انجام دهد تا وضوح و انسجام را بهبود بخشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rework» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rework