امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rework

ˌriːˈwɜrːk ˌriːˈwɜːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    reworked
  • شکل سوم:

    reworked
  • سوم‌شخص مفرد:

    reworks
  • وجه وصفی حال:

    reworking

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بازنویسی کردن، دوباره روی متن کار کردن، مجدداً آماده کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- They agreed to rework the proposal for clarity and impact.
- آن‌ها موافقت کردند که این پیشنهاد را برای شفافیت و تأثیرگذاری بازنویسی کنند.
- He needed to rework his speech to fit the new time constraints.
- او نیاز داشت که گفتارش را برای تناسب با محدودیت‌های زمانی جدید مجدداً آماده کند.
verb - transitive
دوباره انجام دادن، دوباره تنظیم کردن، دوباره روی چیزی کار کردن
- They plan to rework the cost analysis to reflect current market trends.
- آن‌ها قصد دارند تحلیل هزینه را برای منعکس کردن روندهای فعلی بازار دوباره تنظیم کنند.
- He needed to rework his essay to improve clarity and coherence.
- او نیاز داشت که مقاله‌اش را دوباره انجام دهد تا وضوح و انسجام را بهبود بخشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rework

  1. verb To prepare a new version of
    Synonyms:
    amend emend emendate revamp revise rewrite
  1. verb Use again in altered form
    Synonyms:
    revise edit rewrite redo adapt alter make over do-over emend modify redraft touch up redraw reshape revamp retread

لغات هم‌خانواده rework

  • verb - transitive
    work, rework

ارجاع به لغت rework

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rework» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rework

لغات نزدیک rework

پیشنهاد بهبود معانی