صفت تفضیلی:
more workableصفت عالی:
most workableکارکن، عملی، قابل اعمال، کارکردنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a workable project
یک پروژهی عملی
workable plastic
پلاستیکی که میشود روی آن کار کرد (و آن را بهشکل دلخواه درآورد)
a workable vein of coal
یک رگهی زغالسنگ قابلاستخراج
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «workable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/workable