Possible

ˈpɑːsəbl ˈpɒsəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more possible
  • صفت عالی:

    most possible

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1
شدنی، ممکن، امکان‌پذیر، میسر، مقدور، احتمالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- it is not possible
- ممکن نیست
- as soon as possible
- هر چه زودتر
- as big as possible
- هر چه بزرگتر
- Rain is possible but not certain.
- باران امکان‌پذیر است؛ ولی حتمی نیست.
- It is not possible to see the patient.
- دیدن بیمار ممکن نیست.
- the largest number possible
- بیشترین تعداد ممکن
- Are you insured against all possible risks?
- آیا در مقابل کلیه‌ی مخاطرات احتمالی بیمه شده‌اید؟
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
نامزد، کاندیدا
- another possible candidate for the presidency
- یک نامزد احتمالی دیگر برای ریاست‌جمهوری
- They interviewed 20 of whom 4 were possibles.
- با 20 نفر مصاحبه کردند و 4 نفر از آن‌ها واجد شرایط بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد possible

  1. adjective likely, attainable
    Synonyms: accessible, achievable, adventitious, advisable, available, breeze, can do, cinch, conceivable, credible, dependent, desirable, doable, dormant, duck soup, easy as pie, expedient, feasible, fortuitous, hopeful, hypothetical, imaginable, indeterminate, latent, no sweat, obtainable, piece of cake, potential, practicable, probable, promising, pushover, realizable, setup, simple as ABC, snap, thinkable, uncertain, viable, welcome, within reach, workable
    Antonyms: impossible, unattainable, ungettable, unlikely, unrealizable

Collocations

لغات هم‌خانواده possible

ارجاع به لغت possible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «possible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/possible

لغات نزدیک possible

پیشنهاد بهبود معانی