۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Pushover

ˈpʊʃˌoʊvər ˈpʊʃˌəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(آمریکا - عامیانه) کار آسان، کار بی‌دردسر، سهل، مثل آب خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
(آمریکا - عامیانه) (آدم) زود باور، زود تسلیم، گولو، مطیع، هالو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pushover

  1. noun something or someone easily influenced
    Synonyms:
    victim sucker fool soft touch chump stooge easy mark setup walkover easy pickings snap picnic piece of cake child’s play cinch kid stuff duck soup easy game breeze

ارجاع به لغت pushover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pushover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pushover

لغات نزدیک pushover

پیشنهاد بهبود معانی