فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pushover

ˈpʊʃˌoʊvər ˈpʊʃˌəʊvə

معنی‌ها

noun

(آمریکا - عامیانه) کار آسان، کار بی‌دردسر، سهل، مثل آب خوردن

noun

(آمریکا - عامیانه) (آدم) زود باور، زود تسلیم، گولو، مطیع، هالو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pushover

  1. noun something or someone easily influenced
    Synonyms:
    victim sucker fool soft touch chump stooge easy mark setup walkover easy pickings snap picnic piece of cake child’s play cinch kid stuff duck soup easy game breeze

ارجاع به لغت pushover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pushover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pushover

لغات نزدیک pushover

پیشنهاد بهبود معانی