شکل جمع:
victimsقربانی، تلفات، برخی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
the civilian victims of the bombing
قربانیان غیرنظامی بمباران
She was the innocent victim of an arson attack.
او قربانیای بیگناه در اثر حملهی آتشافروزی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «victim» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/victim