امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sitting Duck

ˈsɪtɪŋˈdək ˈsɪtɪŋdʌk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    هدف بی‌دفاع واسان (جهت حمله و انقاد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sitting duck

  1. noun easy target
    Synonyms: babe in the woods, dead duck, dead meat, easy pickings, easy victim, lamb, pushover, sinecure, soft touch, toast, vulnerable

ارجاع به لغت sitting duck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sitting duck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sitting duck

لغات نزدیک sitting duck

پیشنهاد بهبود معانی