Sitting Pretty

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
(عامیانه) در موقعیت مناسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sitting pretty

  1. adjective in an advantageous position
    Synonyms: ahead of the game, going places, on cloud nine, on top, on top of the heap, on top of the world, prosperous

ارجاع به لغت sitting pretty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sitting pretty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sitting-pretty

لغات نزدیک sitting pretty

پیشنهاد بهبود معانی