امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sawed

ˈsɒd sɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
اره‌شده، (با اره) بریده‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The sawed logs were neatly stacked in the shed.
- کنده‌های اره‌شده به‌شکل مرتبی در سوله چیده شده بودند.
- The sawed tree trunk lay across the path, blocking the way.
- تنه‌ی درخت اره‌شده در سراسر مسیر افتاده بود و راه را مسدود می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sawed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sawed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sawed

لغات نزدیک sawed

پیشنهاد بهبود معانی