فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sawed

ˈsɒd sɔːd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

اره‌شده، (با اره) بریده‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The sawed logs were neatly stacked in the shed.

کنده‌های اره‌شده به‌شکل مرتبی در سوله چیده شده بودند.

The sawed tree trunk lay across the path, blocking the way.

تنه‌ی درخت اره‌شده در سراسر مسیر افتاده بود و راه را مسدود می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sawed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sawed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sawed

لغات نزدیک sawed

پیشنهاد بهبود معانی