ارهشده، با اره بریدهشده
the sawed-off tree
درخت ارهشده
The police officer confiscated a sawed-off pistol from the suspect during the arrest.
مأمور پلیس در حین دستگیری متهم، از او یک قبضه اسلحهی ارهشده ضبط کرد.
کوتاهقد، کمارتفاع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sawed-off table was perfect for the tiny apartment.
میز کمارتفاع برای آپارتمان کوچک عالی بود.
The sawed-off ladder was easier to carry.
حمل نردبان کمارتفاع آسان بود.
The sawed-off man was surprisingly strong, able to lift heavy objects with ease.
مرد کوتاهقد بهطرز شگفتانگیزی قوی بود و میتوانست اجسام سنگین را بهراحتی بلند کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sawed-off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sawed-off