کوتاه آمدن، نرم شدن، دلرحم شدن، پشیمان شدن، وا دادن، رها کردن
Finally he relented and released the hostages.
بالأخره به رحم آمد و گروگانها را رها کرد.
The mother knelt and cried , but Teymoor did not relent and ordered the execution to proceed.
مادر زانو زد و گریه کرد؛ ولی تیمور کوتاه نیامد و دستور اجرای اعدام را داد.
تسلیم شدن، دست کشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite the challenges, she did not relent in her efforts to succeed.
باوجود چالشها، او از تلاشهای خود برای موفقیت دست نکشید.
The teacher urged the students not to relent in their studies.
معلم از دانشآموزان میخواست که در درس خواندن تسلیم نشوند.
کاهش یافتن، فروکش کردن، کم شدن
Finally the storm relented and we continued our journey.
بالأخره توفان فرو نشست و ما به سفر خود ادامه دادیم.
The storm showed no signs of relenting, making it impossible to travel.
طوفان هیچ نشانه ای از فروکش کردن را نشان نمیداد و سفر را غیرممکن میکرد.
کلمهی relent در زبان فارسی به «کوتاه آمدن», «نرم شدن» یا «تسلیمشدن تدریجی» ترجمه میشود.
این واژه معمولاً زمانی بهکار میرود که فرد یا نهادی ابتدا موضعی سخت، محکم یا تغییرناپذیر داشته باشد، اما در ادامه بهتدریج نرمتر شده و از شدت تصمیم یا رفتار خود بکاهد. در زبان انگلیسی، این فعل بار معنایی احساسی و رفتاری دارد و بیشتر در موقعیتهایی کاربرد دارد که نوعی انعطافپذیری پس از پافشاری اولیه رخ میدهد.
در بسیاری از موقعیتهای انسانی، relent بیانگر نقطهای است که فرد پس از مقاومت بالاخره اجازهٔ انعطاف یا مصالحه میدهد. این تغییر میتواند نتیجهٔ گفتوگو، خستگی، درک متقابل، فشار شرایط یا مشاهدهٔ پیامدهای ناشی از پافشاری باشد. در این کاربرد، relent نه تنها یک فعل، بلکه نوعی تحول روانی و رفتاری را نشان میدهد؛ تحولی که از حالت سختگیرانه به حالت پذیرنده و انعطافپذیر حرکت میکند.
این واژه همچنین در موقعیتهای احساسی و بینفردی نقش مهمی دارد. برای مثال، زمانی که فردی در ابتدا با درخواست یا خواهشی مخالفت میکند، اما با دیدن تلاش، صداقت یا استمرار طرف مقابل سرانجام نرم میشود، میتوان از فعل relent استفاده کرد. در چنین صحنههایی، مفهوم relent نشانهٔ ایجاد همدلی، بازنگری در قضاوت یا افزایش فهم انسانی است. این جنبهٔ احساسیِ واژه باعث شده در متون ادبی نیز پرکاربرد باشد.
در کاربردهای گستردهتر، relent حتی میتواند دربارهٔ شرایط یا پدیدههای غیرانسانی بهکار رود. برای مثال، زمانی که شدت باران یا باد پس از مدت طولانی کاهش پیدا میکند، گفته میشود که weather relents. در این معنا، واژه باز هم حامل مفهوم کاستن از شدت، آرامتر شدن یا متوقفشدن تدریجی است. همین انعطاف معنایی نشان میدهد که relent چگونه از توصیف رفتار انسان فراتر میرود و به توصیف رفتار طبیعت نیز میرسد.
relent مفهومی را منتقل میکند که شامل گذار از سختی به نرمی، از شدت به آرامش و از پافشاری به سازگاری است. چه در روابط انسانی، چه در تصمیمگیری، و چه در توصیف طبیعت، این واژه لحظهای را نشان میدهد که مقاومت فروکش میکند و فضای جدیدی برای تغییر، مصالحه یا کاهش فشار باز میشود. به همین دلیل، relent واژهای دقیق برای تصویرکردن لحظههای انعطاف در روندهای سخت و پایدار است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «relent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relent