آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Melt

    melt melt

    گذشته‌ی ساده:

    melted

    شکل سوم:

    melted

    سوم‌شخص مفرد:

    melts

    وجه وصفی حال:

    melting

    معنی melt | جمله با melt

    verb - intransitive B2

    آب شدن، فروکش کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Gold melts at 1945³F.

    طلا در حرارت 1945 درجه فارنهایت ذوب می‌شود.

    a Tuna melt

    ساندویچ ماهی تون و پنیر آب‌شده

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Their determination melted in the face of increasing dangers.

    خطرات فزاینده تصمیم آن‌ها را متزلزل کرد.

    The rebels melted away in the hills surrounding the city.

    شورشیان کم‌کم در تپه‌های اطراف شهر ناپدید شدند.

    The morning fog melted as the sun rose.

    خورشید که بالا آمد، مه بامدادی ناپدید شد.

    The sea seemed to be melting into the sky.

    به نظر می‌رسید که دریا دارد با آسمان ممزوج می‌شود.

    Brown hills melting into dark green forests.

    تپه‌های قهوه‌ای رنگ که به‌تدریج تبدیل به جنگل‌های سبز تیره می‌شدند.

    verb - transitive

    گداختن، مخلوط کردن، ذوب کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    to melt butter

    کره را آب کردن

    The sun melted the snow.

    آفتاب برف‌ها را آب کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Her story melted our hearts.

    سرگذشت او دل ما را آب کرد.

    noun

    گداز

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد melt

    1. verb liquefy; dissolve
      Synonyms:
      dissolve thaw soften heat warm cook run render fuse vanish disappear evaporate fade go pass away waste away flow flux disintegrate diffuse disperse smelt deliquesce evanesce merge
      Antonyms:
      solidify condense coagulate
    1. verb give in, yield
      Synonyms:
      relax soften relent yield mollify forgive become lenient disarm show mercy touch
      Antonyms:
      fight

    Phrasal verbs

    melt down

    چیز فلزی را برای استفاده‌ی مجدد آب کردن، فروگداختن

    Idioms

    melt in one's mouth

    (خوراک) خوشمزه بودن، نرم و لذیذ بودن

    سوال‌های رایج melt

    گذشته‌ی ساده melt چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده melt در زبان انگلیسی melted است.

    شکل سوم melt چی میشه؟

    شکل سوم melt در زبان انگلیسی melted است.

    وجه وصفی حال melt چی میشه؟

    وجه وصفی حال melt در زبان انگلیسی melting است.

    سوم‌شخص مفرد melt چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد melt در زبان انگلیسی melts است.

    ارجاع به لغت melt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «melt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/melt

    لغات نزدیک melt

    • - melon
    • - melpomene
    • - melt
    • - melt down
    • - melt in one's mouth
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.