گذشتهی ساده:
flowedشکل سوم:
flowedسومشخص مفرد:
flowsوجه وصفی حال:
flowingشکل جمع:
flowsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهصورت جریان مداوم درآمدن از چیزی
بهطورمداوم به درون چیزی جریان داشتن
ناشی شدن از چیزی، جریان یافتن از چیزی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flow