فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outflow

ˈaʊtfloʊ ˈaʊtfləʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

بیرون‌ریزی، طغیان، ریزش، جریان، به بیرون جاری شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

building a dam to stop the outflow of water

ساختن سد برای جلوگیری از بیرون‌ریزی آب

the outflow of foreign currency from the country

خروج ارز از کشور

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outflow

  1. noun efflux
    Synonyms:
    discharge stream rush effusion drainage effluence effluent gush outpouring spout emergence effluvium streaming gushing

ارجاع به لغت outflow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outflow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outflow

لغات نزدیک outflow

پیشنهاد بهبود معانی