پیدایش، ظهور، پدیداری، نمایانشدگی، بروز، تکوین، درآمدن
the emergence of Japan as an industrial giant
ظهور ژاپن بهعنوان یک غول صنعتی
their slow emergence from barbarism
درآمدن آهستهی آنها از بربریت
شکفتن، باز شدن (گل و جوانه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rapid emergence of the plants after the rainstorm was a sign of their resilience.
شکفتن سریع گیاهان پس از باران سیلآسا نشانهای از انعطافپذیری آنها بود.
The emergence of the newly germinated plant from the soil surface was a beautiful sight to behold.
باز شدن گیاه تازه جوانهزده از سطح خاک منظرهی زیبایی بود.
کلمهی emergence در زبان فارسی به «ظهور»، «پدیداری» یا «سر برآوردن» ترجمه میشود.
واژهی emergence در سادهترین معنای خود به فرایندی اشاره دارد که در آن چیزی از حالت پنهان، نامعلوم یا ناپیدا به وضعیت آشکار و قابل مشاهده درمیآید. این مفهوم میتواند در زمینههای مختلف علمی، فلسفی، اجتماعی و حتی هنری کاربرد داشته باشد. هنگامی که چیزی به طور تدریجی یا ناگهانی از دل یک بستر یا شرایط خاص نمایان میشود، میتوان از واژهی emergence برای توصیف آن استفاده کرد. همین ویژگی باعث شده که این واژه بار معنایی عمیقتری نسبت به معادلهای سادهتر مانند appearance یا coming out داشته باشد.
در علوم طبیعی، emergence معمولاً به پدیدههایی اشاره دارد که ویژگیهای جدیدی در یک سیستم ظاهر میشوند؛ ویژگیهایی که به سادگی از اجزای کوچکتر آن سیستم قابل پیشبینی نیستند. برای مثال، رفتار دستهجمعی پرندگان، شکلگیری یک کهکشان، یا حتی پدیدار شدن آگاهی در موجودات زنده، نمونههایی از مفهوم emergence در علم محسوب میشوند. این واژه در این معنا، جایگاهی فلسفی نیز پیدا میکند، زیرا نشان میدهد که جهان سرشار از پیچیدگیهایی است که فراتر از اجزای سازندهی آن معنا پیدا میکنند.
در علوم انسانی و اجتماعی، emergence برای توضیح روند شکلگیری ساختارها و نهادهای جدید به کار میرود. برای نمونه، شکلگیری فرهنگها، جنبشهای اجتماعی یا حتی ظهور یک فناوری تازه را میتوان نوعی emergence دانست. این کاربرد نشان میدهد که تغییرات اجتماعی و فرهنگی اغلب نه بهصورت خطی و ساده، بلکه به شکل تدریجی و در نتیجهی تعامل عوامل متعدد پدیدار میشوند. بنابراین، emergence به ابزاری مهم برای توضیح تحول در جوامع انسانی تبدیل شده است.
از نظر هنری و ادبی، emergence بار استعاری و تصویری نیز دارد. نویسندگان و شاعران گاه از این واژه برای بیان لحظات مهمی استفاده میکنند که در آن شخصیتها یا احساسات درونی انسانها به سطح آگاهی میآیند. به عنوان مثال، «ظهور امید از دل ناامیدی» یا «پدیدار شدن حقیقت در میانهی تاریکی» نمونههایی از کاربرد این واژه در متون خلاق هستند. چنین استفادههایی باعث میشود که emergence نهتنها یک واژهی علمی یا فلسفی، بلکه یک ابزار برای بیان تجربههای عاطفی و انسانی نیز باشد.
emergence را میتوان واژهای چندلایه دانست که در زمینههای مختلف معنایی متفاوت و غنی پیدا میکند. این واژه در عین سادگی، به توصیف لحظهها و فرآیندهایی میپردازد که در آن چیزی نو و غیرمنتظره به عرصهی ظهور میرسد. چه در علم و فلسفه، چه در اجتماع و هنر، emergence بیانگر راز پویایی و دگرگونی جهان است؛ جایی که همیشه امکان پدیدار شدن چیزی تازه وجود دارد و همین ویژگی، حیات و تجربهی انسانی را سرشار از معنا میسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emergence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emergence