آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ بهمن ۱۴۰۳

    Emerge

    ɪˈmɜrːdʒ ɪˈmɜːdʒ

    گذشته‌ی ساده:

    emerged

    شکل سوم:

    emerged

    سوم‌شخص مفرد:

    emerges

    وجه وصفی حال:

    emerging

    معنی emerge | جمله با emerge

    verb - intransitive B2

    پدیدار شدن، بیرون آمدن، نمایان شدن، به‌وجود آمدن، هستی یافتن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    when land first emerged from the sea.

    وقتی که برای اولین‌بار خشکی از دریا بیرون آمد.

    the road emerging from the park.

    راهی که از میان پارک به چشم می‌خورد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    it emerges that her past has not been so bright.

    چنین به‌نظر می‌رسد که گذشته‌ی او چندان درخشان نبوده است.

    the youngest runner emerged as the ultimate winner.

    جوان‌ترین دونده به‌عنوان برنده‌ی نهایی سربرافراشت.

    the ancestors from which vertebrates emerged.

    نیاکانی که مهره‌داران از آنان به‌وجود آمده‌اند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emerge

    1. verb come out, arise
      Synonyms:
      appear arise turn up show develop materialize surface come up originate issue proceed spring up become apparent become visible come into view come to light arrive emanate derive become known rise flow transpire come forth crop up loom stem make appearance come on the scene dawn gush egress spurt spring steam
      Antonyms:
      disappear go away leave fade

    لغات هم‌خانواده emerge

    noun
    emergence
    adjective
    emergent, emerging
    verb - intransitive
    emerge

    سوال‌های رایج emerge

    گذشته‌ی ساده emerge چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده emerge در زبان انگلیسی emerged است.

    شکل سوم emerge چی میشه؟

    شکل سوم emerge در زبان انگلیسی emerged است.

    وجه وصفی حال emerge چی میشه؟

    وجه وصفی حال emerge در زبان انگلیسی emerging است.

    سوم‌شخص مفرد emerge چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد emerge در زبان انگلیسی emerges است.

    ارجاع به لغت emerge

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «emerge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emerge

    لغات نزدیک emerge

    • - emerald isle
    • - emeraldgreen
    • - emerge
    • - emergence
    • - emergency
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.