آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ آبان ۱۴۰۳

    Surface

    ˈsɜrː- ˈsɜːfɪs

    گذشته‌ی ساده:

    surfaced

    شکل سوم:

    surfaced

    سوم‌شخص مفرد:

    surfaces

    وجه وصفی حال:

    surfacing

    شکل جمع:

    surfaces

    معنی surface | جمله با surface

    noun countable B2

    رویه، سطح، ظاهر، بیرون، نما، وجه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    On the surface their friendship is strong.

    ظاهراً دوستی آن‌ها مستحکم است.

    surface forces

    نیروهای زمینی دریایی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Surface mail is cheaper than airmail.

    پست زمینی دریایی از پست هوایی ارزان‌تر است.

    The surface of the earth is uneven.

    سطح زمین ناهموار است.

    surface vessels

    ناوهای روآبی

    surface friendship

    دوستی ظاهری

    a surface mine

    معدن سطحی

    the smooth surface of the table

    سطح صیقلی میز

    a spherical surface

    سطح کروی

    water surface

    سطح آب

    a plane surface

    سطح صاف

    The surface of the society seems calm.

    ظاهر جامعه آرام به‌نظر می‌رسد.

    the octagonal surfaces of diamond

    وجوه هشت ضلعی الماس

    verb - transitive

    تسطیح کردن، روکش کردن، (با چیزی) پوشاندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The wall is surfaced with stone.

    روکار دیوار سنگی است.

    to surface a road

    جاده را (مثلاً با آسفالت) روکش کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The towers are surfaced with steel plates.

    برج‌ها را با ورق‌های پولاد پوشانده‌اند.

    verb - transitive

    آب دادن

    The well surfaces more than 3000 gallons of water a minute.

    این چاه هردقیقه بیش از 3000 گالن آب بیرون می‌دهد.

    verb - intransitive

    بالا آمدن، رو آمدن

    Gradually the truth surfaced.

    کم‌کم واقعیت هویدا شد.

    The submarine surfaced.

    زیردریایی رو آمد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد surface

    1. adjective external
      Synonyms:
      outer outside exterior outward superficial apparent facial top shallow covering depthless shoal
      Antonyms:
      inside interior middle core central
    1. noun external part of something
      Synonyms:
      outside exterior face cover skin top side area covering facade level peel plane superficies expanse periphery stretch rind facet veneer obverse externality exteriority superficiality
      Antonyms:
      inside interior middle core
    1. verb come to the top of
      Synonyms:
      arise emerge appear come up rise materialize come to light transpire crop up flare up
      Antonyms:
      fall drop sink dive submerge

    Collocations

    on the surface

    ظاهراً، تا آنجا که به‌نظر می‌رسد

    Idioms

    scratch the surface

    به بخش کوچکی پرداختن، به‌طور سطحی بررسی کردن، به‌صورت اجمالی بررسی کردن، ناخنک زدن

    لغات هم‌خانواده surface

    • noun
      surface
    • adjective
      surface
    • verb - transitive
      surface, resurface

    سوال‌های رایج surface

    گذشته‌ی ساده surface چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده surface در زبان انگلیسی surfaced است.

    شکل سوم surface چی میشه؟

    شکل سوم surface در زبان انگلیسی surfaced است.

    شکل جمع surface چی میشه؟

    شکل جمع surface در زبان انگلیسی surfaces است.

    وجه وصفی حال surface چی میشه؟

    وجه وصفی حال surface در زبان انگلیسی surfacing است.

    سوم‌شخص مفرد surface چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد surface در زبان انگلیسی surfaces است.

    ارجاع به لغت surface

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «surface» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surface

    لغات نزدیک surface

    • - surf scoter
    • - surf-cast
    • - surface
    • - surface mail
    • - surface noise
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.