گذشتهی ساده:
surfacedشکل سوم:
surfacedسومشخص مفرد:
surfacesوجه وصفی حال:
surfacingشکل جمع:
surfacesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ظاهراً، تا آنجا که بهنظر میرسد
به بخش کوچکی پرداختن، بهطور سطحی بررسی کردن، بهصورت اجمالی بررسی کردن، ناخنک زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surface» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/surface