همچنین میتوان از scrape the surface نیز استفاده کرد.
به بخش کوچکی پرداختن، بهطور سطحی بررسی کردن، بهصورت اجمالی بررسی کردن، ناخنک زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We’ve only scratched the surface of this complex issue.
ما فقط به بخش کوچکی از این مسئلهی پیچیده پرداختهایم.
The documentary has scratched the surface of Charlie Chaplin's life.
این مستند زندگی چارلی چاپلین را بهصورت اجمالی بررسی کرده است.
Her explanation didn’t go deep enough; it merely scratched the surface of the topic.
توضیح او بهاندازهی کافی عمیق نبود و فقط سطح کوچکی از این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scratch the surface» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scratch-the-surface