آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Simultaneity

ˌsɪmltəˈnɪəti ˌsɪmltəˈnɪəti

معنی simultaneity | جمله با simultaneity

noun uncountable

هم‌زمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The scientific experiment required the precise simultaneity of several actions to yield accurate results.

آزمایش علمی نیاز به هم‌زمانی دقیق چندین عمل برای به دست آوردن نتایج دقیق داشت.

The playwright incorporated a sense of simultaneity in his script.

نمایشنامه‌نویس حس هم‌زمانی را در نمایشنامه‌اش گنجانده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The simultaneity of various alterations in the chromosomes is a new findings in the field of tumor cells.

هم‌زمانی تغییرات مختلف در کروموزوم‌ها یافته‌ی جدیدی در زمینه‌ی سلول‌های تومور است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد simultaneity

  1. noun happening or existing or done at the same time
    Synonyms:
    simultaneousness

سوال‌های رایج simultaneity

معنی simultaneity به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «simultaneity» در زبان فارسی به «هم‌زمانی» ترجمه می‌شود.

این واژه به حالتی اشاره دارد که دو یا چند رویداد، عمل یا پدیده به صورت هم‌زمان اتفاق می‌افتند. Simultaneity مفهومی است که در علوم مختلف از جمله فیزیک، روان‌شناسی، زبان‌شناسی و حتی مدیریت پروژه کاربرد دارد و بیانگر وقوع همزمان و هم‌پوشانی زمانی رویدادها است. این واژه به‌ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که تحلیل دقیق زمان‌بندی یا هماهنگی بین عناصر مختلف ضروری باشد.

در فیزیک و ریاضیات، simultaneity نقشی کلیدی دارد. به‌خصوص در نظریه‌ی نسبیت آلبرت اینشتین، مفهوم هم‌زمانی نسبت به ناظر و چارچوب مرجع اهمیت پیدا می‌کند، زیرا دو رویداد که در یک چارچوب زمانی هم‌زمان به نظر می‌رسند، ممکن است از دید ناظر دیگر هم‌زمان نباشند. این دیدگاه نشان می‌دهد که simultaneity مفهومی مطلق نیست و به موقعیت ناظر و شرایط محیط بستگی دارد، که خود پیامدهای عمیقی برای درک زمان و فضا دارد.

در روان‌شناسی و علوم انسانی، simultaneity می‌تواند به تجربه‌های ادراکی و شناختی انسان اشاره کند. برای مثال، توانایی ذهن در پردازش دو یا چند محرک هم‌زمان یا تجربه‌ی هم‌زمان صدا و تصویر، نمونه‌هایی از کاربرد این مفهوم در زندگی روزمره و تحقیقات علمی است. در این زمینه، درک و تحلیل هم‌زمانی فعالیت‌های ذهنی به شناخت بهتر فرآیندهای ادراکی و هماهنگی حسی کمک می‌کند.

در محیط‌های کاری و مدیریتی، simultaneity به برنامه‌ریزی و اجرای فعالیت‌های هم‌زمان اشاره دارد. تیم‌ها و سازمان‌ها اغلب مجبورند چند پروژه یا فعالیت را به صورت موازی مدیریت کنند و موفقیت آن‌ها به هماهنگی دقیق و کنترل هم‌زمان این فعالیت‌ها بستگی دارد. در این زمینه، شناخت مفهوم هم‌زمانی و توانایی مدیریت آن، عامل مهمی در بهره‌وری و کاهش تضاد میان وظایف است.

simultaneity مفهومی است که فراتر از صرفاً هم‌زمان بودن دو رویداد عمل می‌کند. این واژه یادآور پیچیدگی زمان، وابستگی میان عناصر و اهمیت هماهنگی در زندگی انسان، علم و فناوری است. چه در تحلیل علمی، چه در تجربه‌های روزمره و چه در مدیریت پروژه‌ها، درک و توجه به هم‌زمانی، به تصمیم‌گیری دقیق‌تر و عملکرد مؤثرتر کمک می‌کند.

ارجاع به لغت simultaneity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simultaneity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simultaneity

لغات نزدیک simultaneity

پیشنهاد بهبود معانی