همزمانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scientific experiment required the precise simultaneity of several actions to yield accurate results.
آزمایش علمی نیاز به همزمانی دقیق چندین عمل برای به دست آوردن نتایج دقیق داشت.
The playwright incorporated a sense of simultaneity in his script.
نمایشنامهنویس حس همزمانی را در نمایشنامهاش گنجانده است.
The simultaneity of various alterations in the chromosomes is a new findings in the field of tumor cells.
همزمانی تغییرات مختلف در کروموزومها یافتهی جدیدی در زمینهی سلولهای تومور است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «simultaneity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simultaneity