فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Simulcast
ˈsaɪmlkæst
ˈsɪmlkɑːst
گذشته‌ی ساده:
simulcastedشکل سوم:
simulcastedسوم‌شخص مفرد:
simulcastsوجه وصفی حال:
simulcastingشکل جمع:
simulcastsمعنی
noun
verb - transitive
(رادیو و تلویزیون) هم‌زمان پخش کردن، پخش هم‌زمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت simulcast
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «simulcast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simulcast
لغات نزدیک simulcast
- - simulative
- - simulator
- - simulcast
- - simultaneity
- - simultaneous