آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳

    Shoal

    ʃoʊl ʃəʊl

    گذشته‌ی ساده:

    shoaled

    سوم‌شخص مفرد:

    shoals

    وجه وصفی حال:

    shoaling

    معنی shoal | جمله با shoal

    noun countable

    جانورشناسی دسته (ماهی‌ها)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    A shoal of colorful fish swam by.

    دسته‌ای از ماهی‌های رنگارنگ شنا کردند.

    The shoal of fish swam gracefully through the crystal-clear waters.

    دسته‌ای از ماهی‌ها به‌زیبایی در میان آب‌های زلال شنا می‌کردند.

    noun plural countable informal

    جماعت کثیر، توده‌ی انبوه، دسته (آدم یا چیزی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    A shoal of tourists gathered around the famous landmark to take pictures.

    دسته‌ای از گردشگران در اطراف این مکان دیدنی معروف جمع شدند تا عکس بگیرند.

    The shoal of students crowded the hallways.

    دسته‌ای از دانش‌آموزان راهروها را شلوغ کرده بود.

    noun countable

    زمین‌شناسی آب‌سَنگ، صخره‌ی آبی، صخره‌ی دریایی، تپه‌ی دریایی

    do not cross a river unless you find a shoal!

    از رودخانه رد نشو مگر اینکه آب‌سنگی پیدا کنی! (بی‌گدار به آب نزن!)

    The fisherman cast his line near the shoal.

    ماهیگیر ریسمان خود را در نزدیکی آب‌سنگ انداخت.

    adjective noun uncountable

    کم‌عمق، سطحی

    The boat got stuck in the shoal water.

    قایق در آب کم‌عمق گیر کرد.

    Children laughed and played among the sandy shoal.

    بچه‌ها می‌خندیدند و در مناطق شنی کم‌عمق بازی می‌کردند.

    verb - intransitive verb - transitive

    کم‌عمق شدن، کم‌ژرفا شدن

    The river shoaled abruptly.

    رودخانه ناگهان کم‌عمق شد.

    The bay shoals gradually.

    خلیج به‌تدریج کم‌عمق می‌شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shoal

    1. noun a shallow part of a body of water
      Synonyms:
      shallow bank bar sandbar sandbank reef mudflat school
    1. verb become shallow
      Synonyms:
      shallow
    1. adjective measuring little from bottom to top or surface
      Synonyms:
      shallow

    سوال‌های رایج shoal

    گذشته‌ی ساده shoal چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shoal در زبان انگلیسی shoaled است.

    وجه وصفی حال shoal چی میشه؟

    وجه وصفی حال shoal در زبان انگلیسی shoaling است.

    سوم‌شخص مفرد shoal چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shoal در زبان انگلیسی shoals است.

    ارجاع به لغت shoal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shoal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shoal

    لغات نزدیک shoal

    • - shmuck
    • - shnook
    • - shoal
    • - shoal of fish
    • - shoat
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.