با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dive

daɪv daɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dove
  • شکل سوم:

    dived
  • سوم‌شخص مفرد:

    dives
  • وجه وصفی حال:

    diving

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive B1
(در آب) شیرجه رفتن، با سر پریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Mehri dived into the pool.
- مهری در استخر شیرجه زد.
- to dive into a foxhole
- به داخل جان‌پناه پریدن
noun countable
سرازیر شدگی، فروشدگی، فرود ناگهانی، (با سر) پرش به زیر ، شیرچه، پریدن با سر
noun countable
قایقی که با گود کردن تنه ی درخت ساخته شود، کنده ناو
noun countable
قایقی که با گود کردن تنه ی درخت ساخته شود، کنده ناو
verb - transitive
فرو شدن، زیر آب رفتن، (ناگهان با سر وارد چیزی شدن) پریدن توی
- He made a dive for the ditch.
- پرید توی گودال.
- The bomber dived toward the target.
- هواپیمای بمب‌افکن به سوی هدف شیرجه رفت.
- As the enemy boat approached, the submarine began to dive.
- با نزدیک شدن کشتی دشمن، زیردریایی شروع به زیر آب رفتن کرد.
verb - intransitive
(با اشتیاق و رغبت) به کاری پرداختن، غرق در کاری شدن
- to dive into one's work
- غرق در کار خود شدن
verb - intransitive
(هواپیما و پرنده و جاده و غیره) ناگهان سرازیر شدن، (هواپیما را) سرازیر کردن
verb - intransitive
(فوتبال) تمارض کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dive

  1. noun descent, usually underwater
    Synonyms: belly flop, dash, dip, duck, ducking, fall, header headlong jump, leap, lunge, nosedive, pitch, plunge, spring, submergence, submersion, swoop
    Antonyms: ascent, jump
  2. noun dirty, sleazy establishment
    Synonyms: bar, barroom, beer garden cabaret, dump, flea trap, flophouse, hangout, hole, honky-tonk, joint, lounge, night club, pool hall, pub, saloon, taproom, tavern
  3. verb descend, usually going underwater
    Synonyms: belly flop, dip, disappear, drop, duck, fall, go headfirst, gutter, header, jump, leap, lunge, nose-dive, pitch, plumb, plummet, plunge, spring, submerge, swoop, vanish, vault
    Antonyms: ascend, go up, jump

Idioms

  • take a dive

    عمداً باختن، تظاهر به باختن

ارجاع به لغت dive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dive

لغات نزدیک dive

پیشنهاد بهبود معانی