حمله ناگهانی (برای مثال با شمشیر)، پرتاب ناگهانی، جهش،پیشروی ناگهانی، خیز، جهش کردن، خیز زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He made a lunge at me with his drawn sword.
با شمشیر آخته به طرفم یورش آورد.
She lunged at the door.
او به طرف در یورش برد.
I lunged forward and opened the door for her.
من جلو پریدم و در را برای او باز کردم.
She lunged at me with a knife.
او با چاقو به من حملهور شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lunge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lunge