فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lurch

lɜːrtʃ lɜːtʃ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چرخش ناگهانی کشتی به یک سو، کج شدن، فریب، خدعه، گوش‌به‌زنگی، آمادگی، شکست فاحش، نوسان، تلوتلو خوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The boat lurched to one side and almost threw me overboard.

قایق غفلتاً به یک سو خم شد و نزدیک بود مرا به دریا بیندازد.

A drunken man was lurching along the street.

مردی مست در امتداد خیابان تلوتلو می‌خورد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Horses lurching in deep mud.

اسب‌ها در گل‌ولای عمیق تلوتلو می‌خوردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lurch

  1. verb move toward with jerk
    Synonyms:
    stagger falter wobble reel teeter pitch roll sway tilt slide slip rock swing toss dodge duck weave careen stumble yaw list totter heave blunder bumble move to the side seesaw wallow flounder
    Antonyms:
    retreat

Idioms

lie at (or on) the lurch

(قدیمی) کمین کردن، (در خفا) به انتظار کسی نشستن

leave (someone) in the lurch

در موقعیت بسیار بدی قرار دادن، در معرض خطر (و غیره) قرار دادن

ارجاع به لغت lurch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lurch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lurch

لغات نزدیک lurch

پیشنهاد بهبود معانی