گذشتهی ساده:
reeledشکل سوم:
reeledسومشخص مفرد:
reelsوجه وصفی حال:
reelingشکل جمع:
reels1- دور قرقره (یا بوبین یا ماسوره) پیچیدن 2- ماهی گرفتن
(به سرعت) تولید کردن، نوشتن، گرفتن (و غیره)
از قرقره (یا بوبین و غیره) باز کردن
(امریکا - عامیانه) بیدرنگ، بدون تردید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reel