آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ آذر ۱۴۰۳

    Swim

    swɪm swɪm

    گذشته‌ی ساده:

    swam

    شکل سوم:

    swum

    سوم‌شخص مفرد:

    swims

    وجه وصفی حال:

    swimming

    شکل جمع:

    swims

    معنی swim | جمله با swim

    verb - intransitive A1

    شنا کردن، شناور شدن

    swim, شنا کردن، شناور شدن
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    I love swimming.

    من عاشق شنا هستم.

    I learned to swim when I was five.

    پنج‌ ساله بودم که شنا کردن را آموختم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Iraj swims five miles.

    ایرج پنج مایل شنا می‌کند.

    Oil swims on water.

    روغن بر آب شناور می‌ماند.

    She swims in money.

    خیلی پولدار است.

    vegetables swimming in a thick sauce

    سبزیجات آغشته به سس غلیظ

    eyes swimming with tears

    چشمان اشک‌آلود

    She felt the room was swimming around her.

    احساس می‌کرد که اتاق دورسرش چرخ می‌خورد.

    My head is swimming.

    سرم دارد گیج می‌رود.

    verb - transitive

    شناور کردن، به جریان انداختن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun countable

    شنا

    to go for a short swim

    برای شنای مختصر رفتن

    a two mile swim

    شنا به فاصله‌ی دو مایل

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    swimsuit

    لباس شنا

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swim

    1. verb make way through water using arms, legs
      Synonyms:
      go swimming paddle float wade move stroke dive crawl freestyle breast-stroke dog-paddle bathe take a dip submerge glide practice race slip go for a swim go wading skinny-dip high-dive

    Collocations

    swim a race

    در مسابقه‌ی شنا شرکت کردن

    Idioms

    in the swim

    طبق مد امروز، متداول

    swim against the stream

    خلاف جهت رودخانه حرکت کردن، خلاف رسم یا خواسته‌ی مردم و غیره عمل کردن

    sink or swim

    یا شکست یا پیروزی، یا جنگیدن و پیروز شدن یا تسلیم شدن (به موقعیتی اشاره می‌کند که در آن فرد یا باید با تلاش‌های خود موفق شود یا به‌طور کامل شکست بخورد)

    لغات هم‌خانواده swim

    • noun
      swim, swimmer, swimming
    • verb - intransitive
      swim
    • adverb
      swimmingly

    سوال‌های رایج swim

    معنی swim به فارسی چی میشه؟

    کلمه "swim" در زبان انگلیسی به معنای "شنا کردن" است و به فعالیتی اشاره دارد که در آن فرد یا موجودی با استفاده از اعضای بدن خود مانند دست‌ها و پاها در آب حرکت می‌کند. این کلمه می‌تواند به اشکال مختلفی استفاده شود و معانی متنوعی دارد. در اینجا به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره "swim" می‌پردازیم.

    معانی و توضیحات

    1. شنا کردن: این معانی اصلی "swim" است. در این حالت، افراد معمولاً در استخرها، دریاچه‌ها یا دریاها شنا می‌کنند. شنا کردن نه تنها یک ورزش است، بلکه می‌تواند به عنوان یک مهارت زندگی نیز در نظر گرفته شود.

    2. حرکت در آب: "swim" می‌تواند به حرکت در آب بدون توجه به نوع فعالیت اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، ماهی‌ها به طور طبیعی در آب شنا می‌کنند و این عمل به صورت غریزی انجام می‌شود.

    3. حالت‌های مختلف شنا: شنا کردن می‌تواند به سبک‌های مختلفی انجام شود، مانند شنای کرال، قورباغه، پروانه و پشت. هر یک از این سبک‌ها تکنیک‌ها و مهارت‌های خاص خود را دارد.

    4. شنا به عنوان ورزش: شنا یکی از ورزش‌های محبوب در سطح جهان است. این ورزش نه تنها به تقویت عضلات کمک می‌کند، بلکه به بهبود وضعیت قلبی عروقی و تنفس نیز می‌انجامد. مسابقات شنا در سطح جهانی نیز برگزار می‌شود و شناگران حرفه‌ای در این مسابقات شرکت می‌کنند.

    5. شنا به عنوان فعالیت تفریحی: بسیاری از افراد شنا را به عنوان یک فعالیت تفریحی انجام می‌دهند. شنا کردن در دریا یا استخر می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش باشد و به کاهش استرس و افزایش روحیه کمک کند.

    نکات جالب

    1. فواید شنا: شنا کردن به عنوان یک ورزش کم‌فشار شناخته می‌شود، به این معنی که آسیب کمتری به مفاصل وارد می‌کند. این ورزش برای همه سنین مناسب است و می‌تواند به بهبود قدرت و انعطاف‌پذیری بدن کمک کند.

    2. تاریخچه شنا: شنا یکی از قدیمی‌ترین فعالیت‌های انسانی است و شواهدی از آن در نقاشی‌های غارها و متون تاریخی وجود دارد. برخی محققان بر این باورند که شنا به دوران ماقبل تاریخ برمی‌گردد.

    3. تأثیرات فرهنگی: شنا به عنوان یک فعالیت فرهنگی در بسیاری از کشورها شناخته می‌شود. در برخی فرهنگ‌ها، شنا کردن به عنوان یک هنر و در برخی دیگر به عنوان یک ورزش رقابتی مورد توجه قرار می‌گیرد.

    4. شنا و طبیعت: شنا در آب‌های طبیعی مانند دریاچه‌ها و اقیانوس‌ها می‌تواند تجربه‌ای شگفت‌انگیز باشد. انسان‌ها می‌توانند با دنیای زیر آب آشنا شوند و از زیبایی‌های طبیعی لذت ببرند.

    5. آموزش شنا: یادگیری شنا یکی از مهارت‌های حیاتی است که می‌تواند جان فرد را نجات دهد. بسیاری از مدارس و مؤسسات آموزشی دوره‌های آموزشی شنا را برای کودکان و بزرگسالان برگزار می‌کنند.

    گذشته‌ی ساده swim چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده swim در زبان انگلیسی swam است.

    شکل سوم swim چی میشه؟

    شکل سوم swim در زبان انگلیسی swum است.

    شکل جمع swim چی میشه؟

    شکل جمع swim در زبان انگلیسی swims است.

    وجه وصفی حال swim چی میشه؟

    وجه وصفی حال swim در زبان انگلیسی swimming است.

    سوم‌شخص مفرد swim چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد swim در زبان انگلیسی swims است.

    ارجاع به لغت swim

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swim

    لغات نزدیک swim

    • - swig
    • - swill
    • - swim
    • - swim a race
    • - swim against the stream
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.