فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Swim

swɪm swɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    swam
  • شکل سوم:

    swum
  • سوم شخص مفرد:

    swims
  • وجه وصفی حال:

    swimming
  • شکل جمع:

    swims

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive A1
    شنا کردن، شناور شدن
    • - I love swimming.
    • - من عاشق شنا هستم.
    • - I learned to swim when I was five.
    • - پنج‌ ساله بودم که شنا کردن را آموختم.
    • - Iraj swims five miles.
    • - ایرج پنج مایل شنا می‌کند.
    • - Oil swims on water.
    • - روغن بر آب شناور می‌ماند.
    • - She swims in money.
    • - خیلی پولدار است.
    • - vegetables swimming in a thick sauce
    • - سبزیجات آغشته به سس غلیظ
    • - eyes swimming with tears
    • - چشمان اشک‌آلود
    • - She felt the room was swimming around her.
    • - احساس می‌کرد که اتاق دورسرش چرخ می‌خورد.
    • - My head is swimming.
    • - سرم دارد گیج می‌رود.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - transitive
    شناور کردن، به جریان انداختن
  • noun countable
    شنا
    • - to go for a short swim
    • - برای شنای مختصر رفتن
    • - a two mile swim
    • - شنا به فاصله‌ی دو مایل
    • - swimsuit
    • - لباس شنا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد swim

  1. verb make way through water using arms, legs
    Synonyms: bathe, breast-stroke, crawl, dive, dog-paddle, float, freestyle, glide, go for a swim, go swimming, go wading, high-dive, move, paddle, practice, race, skinny-dip, slip, stroke, submerge, take a dip, wade

Collocations

  • swim a race

    در مسابقه‌ی شنا شرکت کردن

Idioms

  • in the swim

    طبق مد امروز، متداول

  • swim against the stream

    خلاف جهت رودخانه حرکت کردن، خلاف رسم یا خواسته‌ی مردم و غیره عمل کردن

  • sink or swim

    یا شکست یا پیروزی، یا جنگیدن و پیروز شدن یا تسلیم شدن (به موقعیتی اشاره می‌کند که در آن فرد یا باید با تلاش‌های خود موفق شود یا به‌طور کامل شکست بخورد)

لغات هم‌خانواده swim

ارجاع به لغت swim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swim

لغات نزدیک swim

پیشنهاد بهبود معانی