امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wade

weɪd weɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    waded
  • شکل سوم:

    waded
  • سوم‌شخص مفرد:

    wades
  • وجه وصفی حال:

    wading

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
در آب راه رفتن، از آب گذشتن، از آب رد شدن، از آب عبور کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They waded a shallow river.
- آن‌ها از رودخانه‌ای کم‌عمق عبور کردند.
- to wade a stream
- از نهر رد شدن
verb - intransitive
(به‌سختی یا بازحمت) رفتن، رد شدن، عبور کردن
- We had to wade through knee-deep snow.
- مجبور بودیم از میان برفی که تا زانوهایمان می‌رسید، رد شویم.
- They wade through the crowd.
- آن‌ها به‌سختی از میان جمعیت عبور کردند.
verb - intransitive
(با عزم راسخ) به کاری پرداختن، حمله کردن به
- He waded into his morning mail.
- با عزمی راسخ شروع به خواندن نامه‌های صبحگاهی خود کرد.
- to wade through a dull novel
- با عزم راسخ رمانی خسته‌کننده را خواندن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wade

  1. verb plod, often through water
    Synonyms:
    walk ford paddle trek stumble splash

ارجاع به لغت wade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wade

لغات نزدیک wade

پیشنهاد بهبود معانی