فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wade

weɪd weɪd

گذشته‌ی ساده:

waded

شکل سوم:

waded

سوم‌شخص مفرد:

wades

وجه وصفی حال:

wading

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

در آب راه رفتن، از آب گذشتن، از آب رد شدن، از آب عبور کردن

They waded a shallow river.

آن‌ها از رودخانه‌ای کم‌عمق عبور کردند.

to wade a stream

از نهر رد شدن

verb - intransitive

(به‌سختی یا بازحمت) رفتن، رد شدن، عبور کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

We had to wade through knee-deep snow.

مجبور بودیم از میان برفی که تا زانوهایمان می‌رسید، رد شویم.

They wade through the crowd.

آن‌ها به‌سختی از میان جمعیت عبور کردند.

verb - intransitive

(با عزم راسخ) به کاری پرداختن، حمله کردن به

He waded into his morning mail.

با عزمی راسخ شروع به خواندن نامه‌های صبحگاهی خود کرد.

to wade through a dull novel

با عزم راسخ رمانی خسته‌کننده را خواندن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wade

  1. verb plod, often through water
    Synonyms:
    walk ford paddle trek stumble splash

ارجاع به لغت wade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wade

لغات نزدیک wade

پیشنهاد بهبود معانی