گذشتهی ساده:
paddledشکل سوم:
paddledسومشخص مفرد:
paddlesوجه وصفی حال:
paddlingشکل جمع:
paddlesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهخود متکیبودن
تو هچل، در مهلکه، در وضعیتی دشوار و بسیار بد، در منجلاب سختی و بحران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paddle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paddle