فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Propeller

prəˈpelər prəˈpelə

شکل جمع:

propellers

توضیحات:

همچنین می‌توان از screw propeller به‌ جای propeller استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

پروانه هواپیما و کشتی و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the blades of a helicopter propeller

پره‌های پروانه‌ی هلیکوپتر

a propeller airplane droned overhead.

هواپیمای پروانه‌دار در هوا وز وز می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

ten old-fashioned propeller planes

ده هواپیمای قدیمی ملخ دار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد propeller

  1. noun a mechanical device that rotates to push against air or water
    Synonyms:
    fan blade screw prop driver paddle oar fin

ارجاع به لغت propeller

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propeller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/propeller

لغات نزدیک propeller

پیشنهاد بهبود معانی