با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wader

ˈweɪdər ˈweɪdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی پرنده‌ی آب‌چر
- The wader caught a fish with its sharp beak.
- پرنده‌ی آب‌چر ماهی‌ای را با منقار تیزش گرفت.
- The wader's plumage shimmered in the sunlight.
- پرهای پرنده‌ی آب‌چر زیر نور خورشید می‌درخشید.
noun plural
چکمه‌ی کمری (waders)
- She put on her waders and headed out into the water.
- چکمه‌ی کمری‌اش را پوشید و به داخل آب رفت.
- The fishermen wore waders to keep their feet dry while standing in the river.
- ماهیگیران برای خشک نگه داشتن پاهای خود هنگامی که در رودخانه ایستاده بودند، چکمه‌ی کمری پوشیده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wader

  1. noun Any of many long-legged birds that wade in water in search of food
    Synonyms: wading-bird

ارجاع به لغت wader

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wader» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wader

لغات نزدیک wader

پیشنهاد بهبود معانی