با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Wader

ˈweɪdər ˈweɪdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی پرنده‌ی آب‌چر
    • - The wader caught a fish with its sharp beak.
    • - پرنده‌ی آب‌چر ماهی‌ای را با منقار تیزش گرفت.
    • - The wader's plumage shimmered in the sunlight.
    • - پرهای پرنده‌ی آب‌چر زیر نور خورشید می‌درخشید.
  • noun plural
    چکمه‌ی کمری (waders)
    • - She put on her waders and headed out into the water.
    • - چکمه‌ی کمری‌اش را پوشید و به داخل آب رفت.
    • - The fishermen wore waders to keep their feet dry while standing in the river.
    • - ماهیگیران برای خشک نگه داشتن پاهای خود هنگامی که در رودخانه ایستاده بودند، چکمه‌ی کمری پوشیده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wader

  1. noun Any of many long-legged birds that wade in water in search of food
    Synonyms: wading-bird

ارجاع به لغت wader

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wader» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wader

لغات نزدیک wader

پیشنهاد بهبود معانی