آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ مرداد ۱۴۰۳

    Trek

    trek trek

    گذشته‌ی ساده:

    trekked

    شکل سوم:

    trekked

    سوم‌شخص مفرد:

    treks

    وجه وصفی حال:

    trekking

    شکل جمع:

    treks

    معنی trek | جمله با trek

    verb - intransitive

    سفر (طولانی و به‌سختی) پیاده‌روی کردن، حرکت کردن، مسافرت کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

    مشاهده

    The group will trek to the summit before noon.

    این گروه قبل‌ازظهر به‌سمت قله حرکت خواهد کرد.

    He loves to trek in remote areas where few people go.

    او عاشق پیاده‌روی در مناطق دورافتاده است که افراد کمی به آنجا می‌روند.

    noun countable C1

    سفر سفر (سخت و طولانی معمولاً پیاده)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    We embarked on a trek to explore the hidden valleys.

    ما برای کاوش در دره‌های پنهان، سفری را آغاز کردیم.

    She planned a three-day trek across the dense forest.

    او یک سفر سه‌روزه در میان جنگل انبوه را برنامه‌ریزی کرد.

    noun countable informal

    پیاده‌روی طولانی، پیاده‌روی سخت

    After a long trek in the woods, we finally reached the campsite.

    پس‌از یک پیاده‌روی طولانی در جنگل، بالاخره به محل کمپینگ رسیدیم.

    The trek through the mountains left us exhausted but exhilarated.

    پیاده‌روی سخت در میان کوه‌ها، ما را خسته اما شادمان کرد.

    verb - intransitive C1

    سفر (افریقای جنوبی) با گاری سفر کردن (که توسط گاو نر کشیده می‌شود)

    The explorers trekked across the desert, facing extreme heat and sandstorms.

    کاوشگران با گرمای شدید و طوفان‌های شن در سراسر صحرا با گاری سفر کردند.

    We decided to trek through South Africa, experiencing the countryside by ox wagon.

    ما تصمیم گرفتیم در آفریقای جنوبی با گاری سفر کنیم و حومه‌ی شهر را با گاری گاو تجربه کنیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد trek

    1. noun long journey
      Synonyms:
      trip travel hike march long haul tramp expedition odyssey slog footslog peregrination hegira
    1. verb journey
      Synonyms:
      travel walk hike roam range migrate march rove tramp trudge plod slog traipse hit the road be on the move be on the trail foot
      Antonyms:
      stay

    سوال‌های رایج trek

    گذشته‌ی ساده trek چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده trek در زبان انگلیسی trekked است.

    شکل سوم trek چی میشه؟

    شکل سوم trek در زبان انگلیسی trekked است.

    شکل جمع trek چی میشه؟

    شکل جمع trek در زبان انگلیسی treks است.

    وجه وصفی حال trek چی میشه؟

    وجه وصفی حال trek در زبان انگلیسی trekking است.

    سوم‌شخص مفرد trek چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد trek در زبان انگلیسی treks است.

    ارجاع به لغت trek

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trek» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trek

    لغات نزدیک trek

    • - trehalose
    • - treillage
    • - trek
    • - trekker
    • - trellis
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.